لعیا زنگنه متولد 14 مرداد 1344 در تهران، بازیگر می باشد .فارغ التحصیل لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر تهران می باشد، دوره دیده کلاس نقاشی هم هست متاهل بوده و بشدت عاشق فوتبال و آرژانتین است . ( بیوگرافی کامل لعیا زنگنه و همسرش + تصاویر و اینستاگرام )
فهرست مطالب
بیوگرافی لعیا زنگنه
نام نام خانوادگی : | لعیا زنگنه Laya Zanganeh |
تاریخ تولد : | 14 مرداد 1344 August 5, 1965 |
سن: | 59 سال و 3 ماه |
محل تولد : | تهران |
وضعیت تاهل : | متاهل |
فرزند : | سارا |
شروع فعالیت هنری
استعداد هنری اش در سال 71 با راهنمایی امین تارخ در کلاس های فن بیان به مسیر درست هدایت شد و مشاوره های محمدعلی کشاورز و ثریا قاسمی در فعالیت های تلویزیونی اش او را به جایگاه هنری برتری رساند
با دعوت و اصرار جمشید بهمنی در زمان دانشجوی با بچه های تئاتر دانشگاه فعالیت خود را بصورت مبتدی آغاز کرد و رفته رفته با چهره های شاخصی همکاری کرد
در یکی از بازی های تئاتر، رضا ایرانمنش او را دید و از طریق دوستی وی را به حمید لبخنده (کارگردان) برای بازی در سریال جدیدش معرفی کرد.
شروع شهرت
به این ترتیب خانم زنگنه در سال 1374 وقتی 30 ساله بود در سریال در پناه تو به کارگردانی حمید لبخنده با نقش مریم افشار جلوی دوربین رفت.
او به همراه بازیگران دیگر این سریال همچون پارسا پیروزفر ،رامین پرچمی و مرحوم حسن جوهرچی به او شهرت رسید
لعیا زنگنه :من بازیگری را انتخاب نکردم و بازیگری من را انتخاب کرد. دوست داشتم نوشتن را ادامه دهم،و میخواستم در زمینه ادبیات نمایشی فعالیت کنم، اما به سمت بازیگری کشیده شدم و خدا را هم شکر میکنم. وقتی برای اولین بار به دفتر آقای لبخنده رفتم، گفتند فیزیک بدنم مثل افشار است و مساله چادر سر کردن را هم مطرح کردند. ابتدا گفتم برایم سخت است و بلد نیستم چادر سر کنم و میترسم خدایی ناکرده به این قشر از جامعه بیاحترامی کنم، اما بعد از گرفتن تست گفتند خیلی خوب است.»
اینستاگرام لعیا زنگنه
تا این لحظه خانم زنگنه صفحه ای در اینستاگرام ندارند و تمامی صفحات موجود غیر واقعی می باشند .
فضای مجازی برای من ترسناک است
این فضا برای من ترسناک است و اصلاً از جنس من نیست. فضای مجازی اگر در مسیر خودش باشد میتواند مفید باشد اما برای من مثل این میماند که شما در خانه و حریم خصوصیات هستی و کسی دارد از پشت پرده نگاهت میکند. من همیشه سعی کردهام بین حریم خصوصی و زندگی کاریام فاصله بگذارم.
زندگی در خارج از کشور
خانم بازیگر در ادامه سال 1376 سریال در قلب من ( In My Heart ) را بازی کرد سپس در مجموعه تولد دیگری حضور داشت تا اینکه برای زندگی مدتی به خارج از کشور نقل مکان کرد.
سریال مدار صفر درجه
مدارصفر درجه نام سریالی ایرانی است که از 3 اردیبهشت 1386 از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران به روی آنتن رفت. لعیا زنگنه در این سریال نقش زینت الملوک جهانبانی را بازی کرده است.
بازی در فیلم خصوصی
خصوصی یا زندگی خصوصی فیلمی به کارگردانی محمدحسین فرح بخش، نویسندگی اصغر نعیمی و تهیه کنندگی عبدالله علیخانی ساخته سال 1390 است. این فیلم روایت فردی به نام ابراهیم است که در ابتدا فردی تندرو بوده و پس از اخراج از مقام های دولتی خود به عنوان اپوزیسیون در روزنامه اش آغاز به انتشار مطالب جنجالی می کند.
در سینما
سال 75 در دوران اوج شهرت خود با فیلم راز مینا وارد سینما شد، اما بازی کوتاه او در فیلم مزاحم سیروس الوند در سال 1380 بهترین نقش آفرینی او در سینما است
گزیده کارم
در سینما و تلویزیون گزیده کار کردم ، برای پذیرفتن هر نقش ابتدا باید گروه را دوست داشته باشم، حتی اگر کار هم ضعیف باشد چنانچه ارتباط مناسبی با گروه برقرار کنم حاضرم در فیلم حضور یابم
ازدواج لعیا زنگنه
لغیا زنگنه بشدت محافظه کار است و کمتر مصاحبه می کند، اما او سالهاست ازدواج کرده و از این زندگی صاحب یک دختر می باشد.اما اطلاعات خاصی در مورد خانواده او وجود ندارد .
عاشق فوتبال
عاشق فوتبالم نمی توانید تصور کنید وقتی من فوتبال می بینم چه ریختی ام ، اصلا یک آدم دیگر می شوم شاید یکی از دلایلی که فوتبال را دوست دارم، همین است که کاملا زمان و مکان و همه چیز از یادت می رود
نمایشگاه نقاشی
خانوم زنگنه که در بین نقاشان و هنرمندان تجسمی صاحب نام است ، اولین بار در سال 2010 نمایشگاه نقاشی خود را در تورنتو کانادا برپا کرد سپس در نمایشگاه پازل تهران موجب حیرت و تشویق طرفداران خود شد.
لباس ساده
وقتی من وارد دفتر کارگردانی می شوم که زنگ زده و به من پیشنهاد کار کرده اولین حرفی که می زند این است که اه ! خانم زنگنه شما همیشه با این لباس می روید بیرون ؟
و من فکر می کنم این آقا وقتی به یک بازیگر خانم زنگ می زند انتظار دیدن دختری که لباس ساده پوشیده و کارهای عجیبی با صورتش نکرده ندارد، خب اذیت می شوم.
ارادت به حضرت فاطمه (ص)
من اعتقاداتی دارم و در کشور اسلامی زندگی می کنم که رهبر دینی من کسی است که ادامه نسلش یک زن است
اگر در این مملکت من کاره ای بودم اجازه نمی دادم کسی اسم دخترش را فاطمه بگذارد چرا که خیلی سنگین است، او بانوی ما و بانوی تمام عالم است.
سینمایی های لعیا زنگنه
۱۳۷۵ | راز مینا (عباس رافعی ) |
۱۳۷۸ | تکیه بر باد (فیلم ) (داریوش فرهنگ ) |
۱۳۷۹ | شیفته (محمدعلی سجادی ) |
۱۳۷۹ | رنگ شب (محمدعلی سجادی ) |
۱۳۸۰ | هفت ترانه (بهمن زرین پور ) |
۱۳۸۰ | مزاحم (سیروس الوند ) |
۱۳۸۲ | تب (رضا کریمی ) |
۱۳۸۵ | رئیس (مسعود کیمیایی ) |
۱۳۸۷ | شیرین (عباس کیارستمی ) |
۱۳۸۹ | خیابانهای آرام (کمال تبریزی) |
۱۳۸۹ | جرم (مسعود کیمیایی) |
۱۳۹۰ | خودزنی (احمد کاوری ) |
۱۳۹۰ | زندگی خصوصی (حسین فرح بخش) |
۱۳۹۲ | عاشقها ایستاده میمیرند (شهرام مسلخی) |
۱۳۹۲ | دنیا تنهایی کم ندارد (افشین لیاقت) |
۱۳۹۳ | ترانه های ناتمام (محمود رضا رضایی ) |
۱۳۹۳ | مثبت منفی (هادی رمضانپور ) |
۱۳۹۴ | این زن حقش را میخواهد (محسن توکلی) |
۱۳۹۵ | عشقولانس (محسن ماهینی) |
۱۳۹۵ | قاتل اهلی (مسعود کیمیایی) |
۱۳۹۷ | زنانی که با گرگها دویدند (امیراطهر سهیلی) |
مجموعههای تلویزیونی
۱۳۷۴–۱۳۷۳ | در پناه تو (حمید لبخنده) |
۱۳۷۷–۱۳۷۶ | در قلب من (حمید لبخنده) |
۱۳۷۷ | تولدی دیگر (داریوش فرهنگ) |
۱۳۸۰ | باران عشق (احمد امینی، یک قسمت) |
۱۳۸۶ | مدار صفر درجه (حسن فتحی) |
۱۳۸۶ | اغما (سیروس مقدم) |
۱۳۹۱ | راستش را بگو (محمدرضا آهنج) |
۱۳۹۲ | مادرانه (جواد افشار) |
۱۳۹۲ | خواب بلند (احمد کاوری) |
۱۳۹۴ | پشت بام تهران (بهرنگ توفیقی) |
۱۳۹۵ | آرام میگیریم (روحالله سهرابی) |
۱۳۹۷ | پدر – (بهرنگ توفیقی) |
۱۳۹۷ | دنیای گمشده – (امین امانی) |
۱۳۹۷ | برادرجان – (محمدرضا آهنج) |
١٣٩٨ | آقازاده- بهرنگ توفیقی |
مصاحبه لعیا زنگنه
چطور بازیگری را انتخاب کردید ؟
رشته تحصیلی من ادبیات نمایشی بود و از بازیگری متنفر بودم. در دانشگاه دوستان سالبالایی، میگفتند بیا تئاتر کار کن ولی تصور اینکه روی صحنه بروم برایم باورکردنی نبود. فکر میکردم تمام دغدغه من ادبیات نمایشی است.
خلاصه اینکه هیچکدام از سالبالاییهایی که آمدند زورشان به من نرسید؛ غیر از جمشید بهمنی که آمد و به من گفت تو فقط بیا بنشین کنار صحنه. من هم رفتم و یک روز خودم را وسط صحنه دیدم… بینهایت احساس عجیبی بود، اصلا یک دنیای دیگری بود… یادم هست پلاتوهای آنجا – یعنی دانشکده سینما – تئاتر را تازه بازسازی کرده بودند و آنقدر حس غریبی بود که من میگفتم بچهها کفشهایمان را دربیاوریم برویم داخل… من 3،2 ماه بعد از ورودم به دانشگاه آنقدر شوکه شده بودم که میخواستم تغییر رشته بدهم. میخواستم بروم تدوین ولی حالا خیلی خوشحالم که در آن مقطع جای درستی قرار گرفتم.
انکار عشق و جوانی ممنـــوع
«در پناه تو» حد فاصل دو دوران است. نقطهای است بر پایان عصری در تلویزیون که در آن، زن و شوهرها از اول زن و شوهر بودند و آدمها تا پیش از مراسم خواستگاری، طرف ازدواجشان را نهایتا یکی، دو نظر دیده بودند.
عصر داستانهایی کــه شخصیـتهایشــان از نوجوانی مستقیما پا به بزرگسالی میگذاشتند و روایت جوانانه، تنها به سرگذشت عبرتآموز «ف. م» ۲۰ساله از تهران محدود میشد.
عصر جوانهایی که در بحبوحه انقلاب و جنگ و سازندگی، وقت و عذری برای سرکشی و بیمسئولیتی و عاشقی نداشتند. «در پناه تو» در میان چنین تصویر و تصوری آمد و عشق زمینی را – نه به عنوان آزمون و امتحان و وسوسه– در هیئت یک واقعیت خوشایند گریزناپذیر به تلویزیون آورد. در این راه، مثل هر پیشگام و خطشکن دیگری تهمت چشید و رنج کشید و «اصلاح» شد. اما ماموریتش را هرطور که بود انجام داد: اتفاق، افتاده بود؛ دیگر کسی نمیتوانست عشق و جوانی را انکار کند.
دوست ندارم اینقدر انرژی هدر دهم
من به عنوان یک بازیگر زن از اینکه اینقدر مراقب باشم که اتفاقات عجیب و غریبی نیفتد اذیت میشوم.
از من انرژی میگیرد. دوست ندارم اینقدر انرژی هدر دهم. نهایتش چه اتفاقی میافتد؟ آن پروانه شدن یا دگردیسی یا شاهنقش برایم رخ نمیدهد. من این را با خودم حلاجی کردهام. میگویم مگر چند درصد از آدمها به آن آرزوهای بزرگی که داشتهاند رسیدهاند؟ من هم جزو آنهایی که نرسیدهاند.
همه کرمها که پروانه نمیشوند یک عدهشان در پیلههایشان میمیرند و یک عده خفه میشوند. نه من در پیله نخواهم ماند وقتی مثلا با کیمیایی کار میکنم و در تجربه دوم نقشی متفاوت به من میدهد یعنی اینکه او دارد خود واقعی من را میبیند و این بینهایت برای من ارزشمند است.
لعيا زنگنه را دوست دارم