شاید شما هم در مورد نوشتن نردبان یا نردبام دچار شک شوید که کدام املا درست می باشد، در این مطلب املای این واژه را بررسی میکنیم تا در هر مورد از املای صحیح استفاده کنیم ( نردبان یا نردبام ? ).
املای فارسی صحیح آن « نردبان » است و نوشتن آن به صورت « نردبام » نادرست است.
این واژه اکثرا به اشتباه نردبام تلفظ میشود ، اما در تمامی منابع زبان فارسی « نردبان » را صحیح دانسته اند.
نیست از بهر آسمان ازل
نردبان پایه به ز علم و عملسنایی
فهرست مطالب
نردبان
نردبان وسیله ای برای بالا رفتن انسان میباشد که دسترسی به نقاط مرتفع را ممکن میکند، هر نردبان حداقل از دو ستون چوبی یا فلزی ساخته شده است که تعدادی پله در میان این دو ستون قرار دارد و فرد میتواند با استفاده از آنها بالا و پایین برود .
مترادف و معادل واژه نردبان:
- پلکان
- مرقات
- نردبام
/nardebAn/
معنی نردبان در لغتنامه دهخدا
نردبان [ ن َ ] (اِ) نردبام (شیرازی ) نوردبان (اصفهانی ) کردی دخیل : نردووان، (درجه، نردبان )، نردوآن، اردوان، گیلکی دخیل : نردبام، تهرانی : نوردبون، در اراک : نردونگ، ظاهراً از: نرد (نورد) + بان (= بام ).
دو چوب یا آهن عمودی که در میان آنها به فاصله ها چوبهائی افقی کار گذاشته باشند و برای بالا رفتن از درخت و دیوار و امثال آن به کار رود (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین )، ترجمه درجه است و به معنی زینه باشد اعم از چوب و غیر چوب (برهان قاطع) و اصل در آن نوردبام بود که راه بام به آن نوردیده می شود (از آنندراج ) (از انجمن آرا).
دو چوب بلندی که در میان آنها به فاصله ها چوب ها مانند پله های پلکان کار گذاشته شده و در بالا رفتن از درخت و دیوار و جز آنها استعمال می شود (از فرهنگ نظام ) زینه (غیاث اللغات ) پله، درجه، مرتبه، زینه، خواه از چوب باشد یا جز آن (ناظم الاطباء).
سُلَّم (ترجمان القرآن ) (دهار) معراج (منتهی الارب ) (دهار) اُدْرُجّة، دَرَجة، دُرْجة، دُرَجّة، مِرقاة، مَرقاة (از منتهی الارب ) :
چهل پایه ٔ نردبان از برش
که میرفت تا اوج کیوان سرش(فردوسی)
گر آن زر که اوداد برهم نهندی
نگر آیدی چرخ را نردبانی(فرخی)
تو را آن جهان نردبان این جهان است
به سر بر شدن باید این نردبان را(ناصرخسرو)
سوی بهشت عدن یکی نردبان کنم
یک پایه ازصلات و دگر پایه از صیام(ناصرخسرو)
گفتا که : به زیر نردبان بنشین
بندیش ز پایهای سارانی(ناصرخسرو دیوان چ مینوی ص 59)
ترکیبات واژه نردبان در لغتنامه دهخدا
- نردبان افکندن (نهادن ): در اثنای راه سر حرف با رفیقان باز کردن تا تصدیع مسافت راه تخفیف یابد و این از اهل زبان به تحقیق پیوسته.
- نردبان بر بام بودن: پریشان اختلاط بودن (آنندراج ).
- (سراجی) نردبان چرمین: نردبانی که از چرم سازند : و برای اهل کوهستان قلعه ها ساخت چنانکه الا به نردبان چرمین نتواند رفت (تاریخ طبرستان ).
- نردبان پله پله: کار را به صبرو متانت باید انجام داد، باید رعایت مراتب را کرد.
معنی نردبان در لغتنامه معین
نردبان (نَ دَ) (اِ) = نردبام : دو چوب یا دو قطعة فلزی بلند عمودی که در میان آن ها به فاصلة معین چوب ها یا قطعات فلزی افقی کار گذاشته و توسط آن از دیوار، درخت و غیره بالا روند، زینه .
معنی نردبان در فرهنگ عمید
نردبان = پلکان چوبی
تباه تایپی : kvnfhk تباه تایپی : kvnfhk آوا : nardebAn نقش : اسم
نردبان در جدول کلمات
نردبان = رازینه, ارچین, اشل, پله, معراج
نردبان ریسمانی = لاتو
نردبان معلقی که پله دوم آن شکسته است = نابدن
نردبان به انگلیسی
English | فارسی |
ladder | نردبان |
stepladder | نردبان تاشو |
handrail | نردبان کشتی |
stepladder | نردبان کوچک |
stepladder | نردبان دو تکه |
نردبان به عربی
عربی | فارسی |
---|---|
درجة | نردبان |
درجة , سلم | نردبان |
سلم | نردبان |
سُلِّم | نردبان |
سلم | نردبان بکار بردن |
نوردبام درست است یعنی بام نورد نردبان از محافظ نرد میاد و نردبام هم مخفف نوردبام
خیلی خیلی ممنون
مطلب مفید و سازنده ای بود