حتما برای شما هم پیش آمده است کلمه نوند را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم ( نوند یعنی چه ? ).

معنی نوند
معنی نوند

معنی نوند

مترادف و معادل واژه نوند:

  • پیک
  • اسب یا شتر تیزرو
  • خبرآور
  • قاصد
  • تندپا
  • تندرو
  • مرکوب تند رو
  • جلد
  • باد پای
متضاد نوند: کند
اشتباه تایپی: k,kn
معنی نوند

نوند یعنی چه ?

فرهنگ معین

(نَ وَ ) ۱ – (اِ. ) پیک ، نامه بر. ۲ – (ص . ) تیزرو، تندرو.

فرهنگ عمید

۱. تند و تیز
۲. (اسم ) کشتی
۳. «اسم » اسب یا شتر تیزرو: یکی را بهایی به تن درکشد / یکی را نوندی کشد زیر ران (فرخی: ٢٤٨ )
۴. (اسم ) پیک یا سوار تندرو

معنی نوند در لغتنامه دهخدا

نوند [ ن َ وَ ] ( اِ ) اسب، اسب تیزرفتار، اسب تندرو، فرس، اسب تیزفهم بادپای بزین، تکاور، باره، بارگی، اسب و استر تیزرو خصوصاً، مرکوب تندرو :

روز جستن تازیانی چون نوند
روز دن چون شست ساله سودمند (رودکی)

نه پیک تیزگرد خیال ره به مرحله ٔذاتش تواند برد و نه نوند مراحل نورد اندیش || پیک،خبرگیر، نامه بر، شاطر، خبرآور، سوار تندرو که به چاپاری و سرعت به جائی فرستند، قاصد، خبربر، برید :

برافکند پیران هم اندر شتاب
نوندی به نزدیک افراسیاب(فردوسی)

|| ( ص ) مردم تیزفهم، رجوع به نونده شود || جستجوکننده، تفحص کننده، رجوع به نونده شود || فریبنده، مکار، رجوع به نونده شود || ( اِ ) اسپند، سپند و آن تخمی است که به جهت دفع چشم زخم سوزند :

از پی چشم زخم خوش صنمی
خویشتن را بسوز همچو نوند(سنائی)

|| آواز بلن، صدا و آواز بلند، آواز بازگشت || ( ص ) تیزرونده، هر تیزرونده و تیزرو عموماً، تیزرو، تیز، تند، چابک، چالاک، تندرو:

چرخ چنین است و بر این ره رود
لنگ ز هر نیک و ز هر بد نوند(رودکی)

چو او را ببینی میان را ببند
ابا او بیا بر ستور نوند(فردوسی)

|| رونده، رجوع به شواهد ذیل معنی قبلی شود:

شود بسته بند پای نوند
وز او خوار گردد تن ارجمند(فردوسی)

– چون ( چو ) نوند، کنایه است از تیز و تند و سریع :

کجا رفت خواهی همی چون نوند
به چنگ اندرون گرز و بر زین کمند(فردوسی)

– نوند راست کردن، پیک اعزام داشتن:

نوندی سر سال نو کرد راست
خراج از خداوند کابل بخواست(اسدی)

– نوند رساندن، پیک فرستادن :

– || اسب تاختن :

ز مشرق بمغرب رساندم نوند
همان سد یأجوج کردم بلند(نظامی)

نوند [ ن َ وَ ] ( اِخ ) نام مکانی که آتشکده برزین در آنجا بود.

|| نام کوهی است || نام مبارزی ایرانی که پسر او فرهاد نام داشته.

نونده یعنی چه ?

مترادف و معادل واژه نونده:

  • ( اسم ) حرکت کننده
  • جنبنده
  • لرزنده
  • نالنده

فرهنگ عمید:

  • لرزنده، جنبنده
  • [مجاز] تیزفهم: هیچ مبین سوی او به چشم حقارت / زآنکه یکی جلد گربز است و نونده (یوسف عروضی: شاعران بی دیوان: ۳۵۰ حاشیه )

معنی نونده در لغتنامه دهخدا

نونده [ ن َ وَ دَ / دِ ] ( اِ ) اسب ( صحاح الفرس ) اسب جلد و تند و تیز ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) اسب تیزرو خصوصاً ( رشیدی ) رجوع به نوند شود || تخم سپند || ( ص ) تیزرونده عموماً، نوند، رجوع به نوند شود. || تیزفهم، مردم تیزفهم:

بشناس که مردی است او بدانش
فرهنگ و خرد دارد و نونده (یوسف عروضی)

هیچ مبین سوی او به چشم حقارت
ز آنکه یکی جلد گربز است و نونده(یوسف عروضی یادداشت مؤلف )

|| ( نف ) حرکت کننده، رجوع به نویدن شود :

ز لاله های مخالف میانْش چون فرخار
ز سروهای نونده کرانْش چون کشمر(فرخی)

|| لرزنده، رجوع به نویدن شود || فریادزننده، رجوع به نویدن شود.

نونده [ ن ُ وَ دَ / دِ ] ( ص ) هر چیز تازه پیدا شده و تازه به عرصه آمده ( ناظم الاطباء ).

مطالب پیشنهادی

نوند یعنی چه ?

به این پست امتیاز بدید...

خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

میانگین امتیازات :4.9 تعداد آرا: 346

هنوز کسی رای نداده...




طراحی سایت بیوگرافی شما
یکبار هزینه برای 5 سال
آدرس دلخواه شما با پسوند .ir