حتما برای شما هم پیش آمده است واژه چگاوک نظر را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (چگاوک یعنی چه ?).
معنی چگاوک
این واژه از تلفظ با لهجه « چکاوک » در برخی از نواحی ایران به وجود آمده است.
مترادف و معادل واژه چگاوک:
- لهجه ای از چکاوک و چکاد و چکاوه
- جل
- نوایی از موسیقی
لغت نامه دهخدا:
چگاوک [ چ َ وَ ] ( اِ ) لهجه ای از چکاوک وچکاو و چکاوه، رجوع به چکاوک و چکاو و چکاوه شود.
اشتباه تایپی: ]’h,;
چگاوک یعنی چه ?
معنی چکاوک
مترادف و معادل واژه چکاوک:
- جل
- چکاو
- چکانه
- چکاوه
- سرخاب
- مرغابی
- هوژه
- پرندهای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک کمی بزرگتر
- نوعی مرغابی که آنرا سرخاب گویند
- همان چکوم است
- بتازی قبره گویند
آوا: | /CakAvak/ |
چکاوک به انگلیسی: | skylark |
چکاوک به عربی: | قبرة |
چکاوک در حل جدول: | جل, جلک, مانورک |
اسم چکاوک : نوعی اسم دخترانه با وجه تسمیه خوش لحن بودن.
(چَ وَ ) (اِ) پرنده ای است خوش آواز، کمی بزرگتر از گنجشک که بالای سرش تاج کوچکی از پر دارد.
۱- (زیست شناسی ) پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر، چرز، مانوک، مانورک، جل، جلک، ژوله، هوژه، خجو، خاک خسپه: هر چکاوک را رسته ز بر سر کلهی / زاغ با راغ گرفته به یکی کنج پناه (منوچهری: ۱۸۹ ).
۲- (موسیقی ) گوشه ای در دستگاه همایون: زده به بزم تو رامشگران به دولت تو / گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس (منوچهری: ۲۱۲ ).
معنی چکاوک در لغتنامه دهخدا
چکاوک [ چ َ وَ ] ( اِ ) همان چکوک است و آن مرغکی است چون گنجشک که به تازی قبره گویند، مرغکی باشد که آواز لطیف کند و گروهی چکاو و چکوک گویندش و به تازی قنبره باشد.
مرغی باشد به بزرگی گنجشک و عربان قبره و ابوالملیح خوانند، نام جانوری است پرنده که از گنجشک اندک بزرگتر و خوش آوازتر بود و آن را جل نیز گویند و به تازی قبره و ابوالملیح خوانند و در عراق آن را هوزه نامند، مرغی است از گنجشک اندک بزرگتر و خوش آواز بود و به هندی چندول گویند و تاج بر سر دارد و در عراق هوزه و بتازی قبره و ابوالملیح گویند.
نام مرغی است از گنجشک بزرگتر و تاج برسر دارد و آن را به عربی ابوالملیح و قبره میگویند. پرنده ای از گنجشک کمی بزرگتر و خوش آواز که به تازی قبره و ابوالملیح گویند قنبره، کاکلی چاوک، خول، چنوک، قُبّر و قنبرة و قبرة، صِفِرد، عُلعُل، عَلعال، عُلَعِل، مرادف چاوک و چکاو و چکاوه و چکک و چکوک :
هر چکاوک را رُسته زبر سر کلهی
زاغ در باغ گرفته به یکی کنج پناه.(منوچهری)
تا چکاوک بست موسیقار بر منقار خویش
ارغنون بسته ست بلبل بر درخت ارغوان(امیر معزی)
و رجوع به چاوک و چکاو و چکاوه و چکوک و قبره و ابوالملیح شود || نام نوایی است از موسیقی، نام لحنی و آهنگی از دستگاههای موسیقی ایرانی. پرده ای از موسیقی، چغان و چغانه و چکاو :
زده به بزم تو رامشگران به دولت تو
گهی چکاوک و گه راهوی گهی قالوس(منوچهری)
نوا گرنوای چکاوک بود
چو دشمن زند تیر ناوک بود(نظامی)
از نوای چکاوک اندر کوه
کبک در رقص کردن آمد باز(سیف اسفرنگی از انجمن آرا )
|| چغانه را نامند، نام سازی که آن را چغان و چغانه نیز نامند || بعضی گویند پرنده ای است که آن را سُرخاب میگویند، نوعی از مرغ آبی است که آن را سرخاب نام است و به زبان هندی، نرآن را «چکوا» و ماده اش را «چکوی » گویند و عادت آن چنان است که نر و ماده به شب از هم جدا شوند و یک جا خواب نکنند، نوعی از مرغابی که سرخاب نیز گویند.
مطالب پیشنهادی
چگاوک یعنی چه ?