حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « پیرامون » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (پیرامون یعنی چه ?).

معنی پیرامون
مترادف و معادل واژه پیرامون:
- اطراف
- اکناف
- پیرامن
- حوالی
- حومه
- دوروبر
- گرداگرد
- محیط
آوا: | /pirAmun/ |
اشتباه تایپی: | \dvhl,k |
پیرامون در حل جدول: | حول |
پیرامون به عربی: | حول , محیط |
پیرامون به انگلیسی: | peripheral around circle circuit circum circumference compass, girth perimeter periphery skirt environs |
[ په ] (اِ) =
گرداگرد،حوالی
محیط
اطراف و دوروبر کسی یا چیزی یا جایی، گرداگرد، دوروبر، دورتادور، گردبرگرد.
معنی پیرامون در لغتنامه دهخدا
پیرامون ( اِ ) حوال، حول، حولیة، پیرامن، گرد، دور، گردامون، حریم، حوالی، اطراف، دورتادور، گرداگرد، دوروبر، اکناف، گردبرگرد :
ترکان البته پیرامون ما نگشتند که ایشان نیز بخویشتن مشغول بودند، فرمود که شما را نهی کردم و گفتم در پیرامون این درخت مگردید و متعابت سخن دشمن مکنید.
و هر ستونی چندانست که دست پیرامون درنتواند آورد، و چون سپاه بهرام بندوی را دیدند هیچ شک نکردند که نه خسروست و پیرامون بایستادند ( مجمل التواریخ والقصص ).
ماند ببهشت آن رخ گندم گونش
عشاق چو آمدند پیرامونش
خاقانی را نرفته بر گندم دست
عمدا ز بهشت میکند بیرونش (خاقانی)
او آتش است و جان و دل پروانه و خاکسترش
خاکستری در دامنش پروانه پیرامون نگر (خاقانی)
فریدون گفت نقاشان چین را
که پیرامون خرگاهش بدوزند (سعدی)
طوف، طواف، طوفان، تطواف: پیرامون کعبه گشتن ( منتهی الارب ) عنان، عراق، طور: پیرامون سرای، طور، طوران: پیرامون چیزی گردیدن، استطاقة: پیرامون چیزی گشتن، کفاف الشی: پیرامون و کناره هر چیزی، عرین: پیرامون سرای و شهر. عقوة: پیرامون و گرداگرد سرای ( منتهی الارب ).
مطالب پیشنهادی
پیرامون یعنی چه ?