حتما برای شما هم پیش آمده است واژه حمیت را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (حمیت یعنی چه ? ).

معنی حمیت
معنی حمیت

معنی حمیت

مترادف و معادل واژه حمیت:

  • جوانمردی
  • حماس
  • آزادگی
  • آزادمنشی
  • نترسی
  • بزرگواری
  • بلندهمتی
  • پایمردی
  • تعصب
  • حریت
  • رادی
  • عرق
  • عصبیت
  • غیرت
  • غیرتمندی
  • فتوت
  • مروت
  • ننگ و عار داشتن نسبت به بدی ها
تلفظ:/hamiyyat/
اشتباه تایپی:pldj
متضاد حمیت:ناجوانمردی
حمیت در حل جدول کلمات:غیرت
حمیت به انگلیسی:ardour enthusiasm
zeal
backbone
jealousy
ardour
حمیت به عربی:حماس
معنی حمیت
معنی حمیت در لغتنامه معین ?

(حَ یَّ ) [ ع حمیة ] (اِمص)=
۱ – مروت، جوانمردی
۲ – غیرت، رشک

معنی حمیت در فرهنگ عمید ?

1- پرهیز دادن بیمار از آنچه برایش ضرر دارد
۲- (صفت ) ویژگی آنچه حفظ و نگه داری شود
غیرت

معنی حمیت در لغتنامه دهخدا

حمیت [ ح َ ] ( ع ص ) استوار از هر چیز، المتین من کل شی، حتی گویند: تمرحمیت و عسل حمیت || بسیار شیرین: تمر حمیت || شدید: غضب حمیت || ( اِ ) خیک روغن که در آن رب انداخته باشند || خیک پشمین [ مودار ] که در آن روغن و عسل و زیتون قرار داده باشند و گفته اند خیک بدون مو برای روغن خیکچه یا خیک بی موی بجهت روغن، ج حُمَت.

حمیت. [ ح َ ی َ ] ( ع اِمص ) مخفف حَمیَّت:

کس چه داند که روسپی زن کیست
در دل کیست شرم و حمیت و چم خطیری

هرگز انگشت بتو بر ننهادستم
که من از مادر باحمیت زادستم منوچهری

با که کردستی این صحبت و این عشرت
بر تن خویش نبود است تراحمیت منوچهری

مرد سخن یافته را در سخن
حملت و هم حمیت و هم قوت است ناصرخسرو

حمیت [ ح َ می ی َ ] ( ع اِمص ) محمیه. محمیت،حمیت از چیزی ؛ ننگ و عار داشتن از آن، غیرت، درد، رشک || در اصطلاح ، حمیت عبارتست از آنکه در محافظت ملت یا حرمت از چیزهایی که محافظت از آن واجب بود تهاون ننماید.

– بی حمیت: بی ننگ و عار :


ببین آن بی حمیت را که هرگز
نخواهد دید روی نیکبختی سعدی

از آن بی حمیت بباید گریخت
که نامردیش آب مردان بریخت سعدی

و گاه بتخفیف آید :

بددل و دزد و جلد و بی حمیت
روبه و شیر و گرگ و کفتارند ناصرخسرو

– حمیت الجاهلیه: ننگ روزگار کافری.

حمیت [ ح ِ ی َ ] ( ع مص ) حمیت، پرهیز نمودن || حفاظت و نگاه داشتن.

حمیت [ ح ِ ی َ ] ( ع مص ) نگاهبانی کردن گیاه و چریدن ندادن، حمایة. حمی، حموت || بازداشتن طعام و شراب از بیمار || ( اِ ) آنچه نگاهداشته شود از غیر || پرهیز، پرهیز بیمار از آنچه برای وی زیان دارد.

و تخلیط: مقابل آن است یعنی ناپرهیزی: المعدة رأس کل داءو الحمیة رأس کل دواء، از کلمات قصار پیغمبر( ص ).

حمیت [ ح َ می ی َ ] ( ع اِ ) رشک و ننگ، انفه زیرا آن سبب حمایت است، ج حمیات: اذ جعل الذین کفروافی قلوبهم الحمیة حمیة الجاهلیة. ( قرآن 26/48 ). || نخوت و مروت:

حدیث کافر و غازی بمانم
که آن بی دین بود این بی حمیت سوزنی

|| ( مص ) ننگ و عار داشتن، محمیة بر وزن منزلة، انفه.

مطالب پیشنهادی

    حمیت یعنی چه ?

    به این پست امتیاز بدید...

    خیلی ضعیف/ضعیف/متوسط/خوب/عالی

    میانگین امتیازات :4.7 تعداد آرا: 378

    هنوز کسی رای نداده...




    طراحی سایت بیوگرافی شما
    یکبار هزینه برای 5 سال
    آدرس دلخواه شما با پسوند .ir