حتما برای شما هم پیش آمده است واژه « تدبیق » را بشنوید یا مشاهده کرده باشید و از معنی دقیق آن مطلع نباشید، در این مطلب معنی دقیق این کلمه را مرور میکنیم (تدبیق یعنی چه ?).
معنی تدبیق
تدبیق در لغتنامه دهخدا:
تدبیق [ ت َ ] ( ع مص ) به سریش استوار کردن، شکار کردن به سریشم، شکار کردن با دِبْق.
تدبق در لغتنامه دهخدا:
تدبق [ ت َ دَب ْ ب ُ ] ( ع مص ) شکار شدن بر سریشم، شکار شدن مرغ با دِبْق || تدبق چیزی: تلزج آن.
دبق در لغت نامه دهخدا
دبق [ دَ ب َ ] ( ع مص ) برآغالانیده شدن بچیزی و جدا نشدن از آن و گویند: ما ادبقه: ای ما اضراه، دوسیدن. ملصق شدن، چسبیدن: و علی هذا النبات [اطرماله ] لزوجة تدبق بالید کالعسل || اندودن بدبق.
دبق [ دَ / دِ ] ( اِ ) چیزی است چسبنده مانندسریش که بدان شکار مرغ کنند، چیزی مانند سریشم که مرغان را بدان شکار کنند، دِبق، سریش، چسبی است که بدرختان مالند برای شکار مرغان. از حبی چون نخود مدور و خشن که بر درخت بلوط باشد و آنرا مویز عسل و سپستان گویند پزند و فتیله ها کنند و بر درختان نهند و بدان مرغان بچفسند و بیاویزند: چنگ ایشان اندر وی جای گیرد. [چنگ مرغان اندر عنبر] چنانکه اندر دبق گیرد.
التدبیق: به سریشی استوار کردن.
دبق. [ دِ ] ( اِ ) سریش، دَبق، سریشم که بدان مرغان را شکار کند، گیاهی است که در ساقه و شاخه های برخی از درختان مانند امرود ایجاد شود. آنرا از درخت بلوط و سیب و امرود و درختی دیگر گیرند.
داروش. طَبق. طِبق. حبی است برنگ و اندام زرشک و آنرا مویزج عسلی گویند بسبب آنکه چون بشکنند لعابی سفید و لزج مانند عسل از درون آن برآید گرم و خشک در دوم و جمیع ورمها را نافع بود و گویند کلمه عربی است.
شجرةالدبق، عین السرطان، حمداﷲ مستوفی گوید: ثمره آن مانند نخود است و عصاره آن دبق است، مویزک عسلی، مویزج عسلی، شلم، صمغ درخت، و هوشی یلتزق کالغراء یصاد به الطیر.
-انتهی :
درون نرم کرده به دیبای روم
برآلوده بیرون او دبق و موم فردوسی
سر زخم جایش بکردند خشک
به دبق و به قیر و به کافور و مشک فردوسی
سرش را بکافور کردند خشک
تنش را به دبق و گلاب وبه مشک فردوسی
|| سپستان، سگ پستان، سبستان، اطباءالکلبة، مخیطاء، مخیط، مخاطه.
دبق [ ] ( اِ ) جانوریست که از پوست آن پوستین سازند.
دبق [ دَ ب َ ] ( اِخ ) نام قصبه ای در مصر، اما ظاهراً دبقی است.
دبق در لغتنامه معین
(دِ بْ ) [ ع ] (اِ) سریشم، دانة سبزرنگ سیاهی که بر تنة درختانی مانند امرود جا می گیرد. این دانه پس از خشک شدن، پوستش درهم کشیده و تیره رنگ می شود که در میان آن مادة لزجی وجود دارد. در فارسی، مویزه و مَویزک عسلی گویند.
معنای دبق در فرهنگ عمید
۱- = سپستان
۲- مادۀ چسبناکی که از میوۀ سپستان به دست می آید، مویزه، مویزک عسلی، مویزج عسلی، شیرینک، داروش، دارواش.
موارد پیشنهادی
تدبیق یعنی چه ?