جولیان مور، ستاره هالیوود با آن موهای سرخ آتشین و بازیگری بینظیر، و بارت فرویندلیچ، کارگردان و تهیهکننده با استعداد، دو چهره شناخته شده در دنیای هنر هستند. اما فراتر از حرفه، این زوج با زندگی مشترک موفق و خانواده دوستداشتنیشان، الهامبخش بسیاری هستند.
جدول محتوا
نام نام خانوادگی: | جولی ان اسمیت Julie Anne Smith |
نام هنری: | جولین مور Julianne Moore |
تاریخ تولد: | ۳ دسامبر ۱۹۶۰ ۱۲ آذر ۱۳۳۹ |
سن: | 64 سال و 1 ماه |
محل تولد: | کارولینای شمالی آمریکا |
قد: | 160 سانتیمتر |
وزن: | 50 کیلوگرم |
صفحه imdb: | imdb |
بیوگرافی جولین مور
جولین مور، بازیگر مشهور آمریکایی، با نام اصلی جولی آن اسمیت در تاریخ 3 دسامبر سال 1960 در پایگاه نظامی فورت براگ واقع در ایالت کارولینای شمالی متولد شد. پدر وی، پیتر مور اسمیت، افسری در ارتش ایالات متحده بود که در جنگ ویتنام به عنوان چترباز خدمت کرده بود. او در نهایت به درجه سرهنگی ارتقا یافت و به عنوان قاضی نظامی فعالیت میکرد. مادر جولین مور، آن اسمیت، یک روانشناس و مددکار اجتماعی اهل اسکاتلند بود که در سال 1951 همراه با خانوادهاش به ایالات متحده مهاجرت کرده بود.
جولین مور علاوه بر خود، دارای دو خواهر و برادر دیگر نیز میباشد. والری اسمیت، خواهر کوچکتر وی، و پیتر مور اسمیت، برادر کوچکترش که به عنوان یک رماننویس شناخته میشود.
به دلیل داشتن مادری اسکاتلندی، جولین مور در سال 2011 تصمیم گرفت تا تابعیت بریتانیا را نیز کسب کند. این اقدام به عنوان اقدامی نمادین در جهت احترام و ادای احترام به ریشههای اسکاتلندی خود صورت گرفت.
دوران کودکی
جولین مور، بازیگر مشهور آمریکایی، به دلیل شغل پدرش که همواره در ارتش و سازمان امنیتی وزارت دفاع آمریکا در ماموریتهای متعدد بود، دوران کودکی خود را در سفر و جابجاییهای متعدد در ایالات متحده سپری کرد. این زندگی سیار باعث شد او با خانواده خود پیوند عاطفی قوی برقرار کند، اما در عین حال احساس تعلق به یک مکان خاص را تجربه نکند. خانواده مور در طول این سالها در مناطق مختلفی از جمله آلاباما، جورجیا، تگزاس، پاناما، نبراسکا، آلاسکا، نیویورک و ویرجینیا زندگی کرده و مور نیز در نه مدرسه مختلف تحصیل نمود.
این جابجاییهای مداوم تأثیر قابل توجهی بر شخصیت و روحیه مور داشت. او در کودکی احساس ناامنی و دشواری در برقراری روابط دوستی را تجربه کرد. زیرا هر بار که به مکان جدیدی نقل مکان میکرد، مجبور بود با محیط جدید و افراد جدید سازگار شود و از دست دادن دوستان قبلی برای او دشوار بود.
با این حال، مور بعدها در مصاحبهای اظهار داشت که این سبک زندگی سیار در نهایت به نفع مسیر حرفهای او به عنوان بازیگر بوده است. او معتقد است که جابجاییهای مداوم به او آموخته است که رفتار و شخصیت انسان متغیر و قابل تغییر است. او یاد گرفته است که بسته به موقعیت و محیط، رفتار و شخصیت خود را تطبیق دهد و به عبارتی، خود را بازآفرینی کند. این تجربیات به او کمک کرده است تا درک عمیقی از انسانها و تنوع شخصیتها پیدا کند که در حرفه بازیگری بسیار ارزشمند است.
مهاجرت به آلمان غربی
جولین مور، بازیگر مشهور آمریکایی، در دوران نوجوانی خود در شهر فالز چرچ، ویرجینیا زندگی می کرد و در دبیرستان J.E.B. Stuart مشغول به تحصیل بود. در سن 16 سالگی، خانواده او به دلیل شغل پدرش به فرانکفورت، آلمان غربی نقل مکان کردند. در آنجا، مور تحصیلات خود را در دبیرستان آمریکایی فرانکفورت ادامه داد.
در این دوره، با وجود هوش و پشتکار فراوان و علاقه به پزشکی، هیچ گرایشی به هنرهای نمایشی نداشت. اما به عنوان یک دختر باهوش و کنجکاو، علاقه شدیدی به مطالعه و کتابخوانی داشت. این علاقه به کتاب، او را به سمت ادبیات نمایشی سوق داد و به تدریج به دنیای تئاتر علاقهمند شد.
مور در دبیرستان در چندین نمایش تئاتری از جمله “تارتوف” و “مدیا” به ایفای نقش پرداخت. استعداد و علاقهی او به بازیگری مورد توجه معلم انگلیسیاش قرار گرفت و او را به دنبال کردن حرفه بازیگری تشویق کرد.
با وجود حمایت خانواده، والدین مور بر اهمیت تحصیلات دانشگاهی تاکید کردند تا علاوه بر حرفه بازیگری، دارای یک مدرک دانشگاهی معتبر نیز باشد. در نهایت، او موفق شد در رشته تئاتر دانشگاه بوستون پذیرفته شود و در سال 1983 با مدرک لیسانس هنرهای زیبا در رشته تئاتر فارغ التحصیل شد. این دوران تحصیل، پایه و اساس موفقیتهای آتی او در دنیای سینما و تئاتر را شکل داد.
زندگی سخت در نیویورک
جولین مور، بازیگر آمریکایی، پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، به نیویورک سفر کرد و برای امرار معاش به عنوان پیشخدمت مشغول به کار شد. در این دوران، او با ثبت نام در اتحادیه بازیگران آمریکا، گامهای اولیه خود را در عرصه هنرهای نمایشی برداشت. فعالیت حرفهای او در سال 1985 با حضور در تئاتر برادوی آغاز شد، اما ورود او به دنیای سینما یک سال قبلتر با ایفای نقش کوچکی در سریال صابونی “لبه شب” رقم خورد.
موفقیت واقعی مور با پیوستن به سریال تلویزیونی پرطرفدار “همانطور که دنیا میچرخد” در سال 1985 حاصل شد. او در این سریال نقش دو خواهر دوقلو به نامهای فرنی و سابرینا هیوز را بر عهده داشت. این تجربه چالشبرانگیز، نقش مهمی در رشد و پیشرفت حرفهای او ایفا کرد. مور با یادآوری این دوران، بر اهمیت آن در افزایش اعتماد به نفس و مسئولیتپذیری خود تاکید میکند.
بازی درخشان او در سریال “همانطور که دنیا میچرخد” تا سال 1988 ادامه یافت و در نهایت با دریافت جایزه امی روز برای بهترین بازیگر زن جوان در یک سریال درام به اوج خود رسید. در همین دوران، او در مینی سریال تلویزیونی “من منهتن را خواهم گرفت” نیز به ایفای نقش پرداخت.
پس از اتمام قرارداد خود با سریال “همانطور که دنیا میچرخد”، مور به عرصه تئاتر بازگشت و نقش اوفلیا را در نمایش “هملت” به کارگردانی تئاتر گاتری، در مقابل ژلیکو ایوانک، بازیگر سرشناس، ایفا کرد.
در سه سال بعد، مور به طور متناوب در پروژههای تلویزیونی حضور داشت. از جمله مهمترین این آثار میتوان به فیلمهای تلویزیونی “پول، قدرت، قتل”، “آخرین نفر برای رفتن” و “جادوی مرگبار” اشاره کرد.
آغاز بازیگری حرفه ای
جولین مور، در سال 1990 با کارگردان برجسته آندره گریگوری همکاری کرد تا نمایشنامه “عمو وانیا” اثر آنتون چخوف را به صحنه ببرند. این تجربه چهار ساله، که شامل تمرینات عمیق و اجراهای خصوصی برای دوستان بود، به گفته مور، تأثیر بسیار عمیقی بر شیوه بازیگری او گذاشت.
در همان سال، مور اولین تجربه سینمایی خود را با فیلم ترسناک کمهزینه “داستانهایی از دنیای تاریک: فیلم” آغاز کرد. این فیلم با استقبال خوبی روبرو نشد و خود مور نیز بعدها آن را تجربه ناموفقی توصیف کرد.
اما موفقیت واقعی برای مور در سال 1992 با بازی در فیلم تریلر “دستی که گهواره را تکان میدهد” رقم خورد. این فیلم پرفروش در آمریکا، توجه منتقدان را به بازی درخشان مور جلب کرد. در همان سال، او در کمدی جنایی “تفنگ در کیف دستی بتی لو” نیز به ایفای نقش پرداخت.
سال 1993 برای مور سال دوگانگی بود. از یک سو، بازی در فیلم اروتیک “جسد شواهد” به همراه مادونا، با انتقاد شدید منتقدان و عدم استقبال مخاطبان همراه شد. مور بعدها از این تجربه ابراز پشیمانی کرد و آن را “اشتباه بزرگی” خواند.
اما از سوی دیگر، او در کمدی رمانتیک “بنی و جون” در کنار جانی دپ به موفقیت قابل توجهی دست یافت. همچنین، ایفای نقش کوتاه اما تاثیرگذار در فیلم پرفروش “گریز” با بازی هریسون فورد، به افزایش محبوبیت او کمک کرد.
این دوره برای جولین مور، سالهای شکلگیری و کشف مسیر حرفهای او در عرصه سینما و تئاتر بود. هرچند با فراز و نشیبهایی همراه بود، اما تجربههای بازیگری متنوع و همکاری با هنرمندان برجسته، زمینهساز موفقیتهای بزرگ بعدی او در دنیای سینما شد.
رسیدن به اوج شهرت و موفقیت
مور در اواسط دهه 1990 با بازی در سه فیلم برجسته، به شهرت قابل توجهی دست یافت.
اولین فیلم، “راه میانبر” (Short Cuts) در سال 1993 به نمایش درآمد. این فیلم آنسامبلی، که توسط رابرت آلتمن کارگردانی شد، شامل بازیگران متعددی بود و به موفقیت تجاری و هنری قابل توجهی دست یافت. حضور مور در این فیلم، نقش مهمی در افزایش شناخت او در صنعت سینما ایفا کرد.
در سال 1994، مور در فیلم “وانیا در خیابان 42” (Vanya on 42nd Street) به کارگردانی لوئیس مال بازی کرد. این فیلم، اقتباسی از نمایشنامه “عمو وانیا” اثر آنتون چخوف بود و مور در نقش یلنا ایفای نقش کرد. اجرای درخشان او در این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و باعث دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از انجمن منتقدان فیلم بوستون شد.
پس از موفقیت “وانیا در خیابان 42″، مور اولین نقش اصلی خود را در فیلم “امن” (Safe) به کارگردانی تاد هینز به دست آورد. در این فیلم درام، او نقش یک زن خانهدار را بازی کرد که به دلیل حساسیت شدید به مواد شیمیایی، زندگی عادی خود را از دست میدهد. برای ایفای این نقش چالشبرانگیز، مور مجبور شد مقدار قابل توجهی وزن کم کند که تأثیر منفی بر سلامتی او گذاشت. این تجربه تلخ، باعث شد که او تصمیم بگیرد دیگر برای هیچ فیلمی، بدن خود را به شدت تغییر ندهد. با این وجود، بازی قدرتمند و متعهدانه او در “امن” مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفت و به عنوان یکی از بهترین اجراهای دهه 1990 شناخته میشود.
این سه فیلم متوالی، نقش مهمی در تثبیت جایگاه جولین مور به عنوان یکی از برترین بازیگران زن سینما ایفا کردند و او را به ستاره هالیوود تبدیل کردند.
بازی در فیلم پارک ژوراسیک
جولین مور، بازیگر آمریکایی، در سال 1997 با بازی در نقش دکتر سارا هاردینگ، دیرینهشناس، در فیلم “دنیای گمشده: پارک ژوراسیک” به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، به شهرت جهانی دست یافت. این فیلم دنباله پرفروش سال 1993 “پارک ژوراسیک” بود و تجربه ای متفاوت و چالش برانگیز برای مور به شمار می رفت.
مور در مصاحبه ای بیان کرده است که از بازی در این فیلم بسیار لذت برده است، اما این نقش از نظر جسمی بسیار سخت بوده است. فیلمبرداری شامل صحنه های پرخطر و پرتحرک مانند آویزان شدن از ارتفاعات، کوهنوردی، دویدن و پریدن از موانع بود.
“دنیای گمشده” با موفقیت تجاری چشمگیری روبرو شد و به یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ تا آن زمان تبدیل شد. این موفقیت نقش مهمی در افزایش محبوبیت و شهرت جولین مور ایفا کرد و او را به یک بازیگر پرطرفدار و مورد توجه تبدیل نمود.
در همان سال 1997، مور در فیلم “افسانه اثر انگشت” نیز به ایفای نقش پرداخت. در طول ساخت این فیلم، او با بارت فروندلیچ، کارگردان فیلم، آشنا شد و در نهایت با او ازدواج کرد. همچنین، او در همان سال یک حضور افتخاری کوتاه در کمدی سیاه “تاکسی شیکاگو” داشت.
بازی در “دنیای گمشده” نقطه عطفی مهم در حرفه جولین مور محسوب می شود، زیرا این فیلم نه تنها به موفقیت تجاری چشمگیری دست یافت، بلکه باعث افزایش محبوبیت او و تبدیل شدنش به یکی از بازیگران مطرح هالیوود شد.
بازی در شبهای بوگی
جولین مور، بازیگر سرشناس آمریکایی، در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 به اوج شهرت و موفقیت خود رسید. یکی از مهمترین دستاوردهای وی در این دوره، نامزدی جایزه اسکار برای نقشآفرینی در فیلم تحسینشده “شبهای بوگی” (Boogie Nights) به کارگردانی پل توماس اندرسون بود.
این فیلم دراماتیک، که در دهه 1970 میلادی جریان دارد، داستان گروهی از افراد را روایت میکند که در صنعت پورنوگرافی فعالیت میکنند. پل توماس اندرسون، کارگردان فیلم، پیش از ساخت “شبهای بوگی” چندان شناخته شده نبود و تنها یک فیلم بلند در کارنامه خود داشت. با این حال، جولین مور پس از مطالعه فیلمنامه که آن را بسیار “هیجانانگیز” یافت، با بازی در این فیلم موافقت کرد.
در این فیلم، مور نقش “امبر ویوز” را ایفا میکند. امبر یک بازیگر مشهور و مادرانه است که آرزوی بزرگ او، دیدار مجدد با پسر واقعی خود است.
بازی مور در این نقش، مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت. مارتین گلنویل از بیبیسی معتقد است که نقش امبر، ترکیبی از اعتماد به نفس و آسیبپذیری را میطلبد و مور به شکلی درخشان از عهده این چالش برآمده است. مجله تایم اوت نیز بازی وی را “عالی” توصیف کرد و جانت ماسلین از روزنامه نیویورک تایمز، آن را “شگفتانگیز” خواند.
علاوه بر نامزدی اسکار برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن، مور برای این نقش در جوایز معتبر دیگری چون گلدن گلوب و جوایز انجمن بازیگران سینما نیز نامزد شد و در بسیاری از جوایز منتقدان سینمایی به عنوان بهترین بازیگر زن شناخته شد.
شکست تجاری فیلم های جولین مور
جولین مور پس از دستیابی به موفقیت چشمگیر در فیلم “شبهای بوگی” (Boogie Nights) به سال 1997، در کمدی سیاه و تحسینشده “لبوفسکی بزرگ” (The Big Lebowski) ساختهی برادران کوئن به ایفای نقش پرداخت. این فیلم در زمان اکران اولیه با استقبال گسترده تجاری مواجه نشد، اما به مرور زمان جایگاه خود را به عنوان اثر ماندگار در تاریخ سینما تثبیت کرد.
مور در این اثر نقش “مود لبوفسکی” را بر عهده داشت. مود دختری هنرمند، روشنفکر و فمینیست است که شخصیت اصلی فیلم، “درود” (با بازی جف بریجز)، با او درگیر میشود. این نقش به مور اجازه داد تا تواناییهای بازیگری خود را در قالب شخصیتی متفاوت و پیچیده به نمایش بگذارد و به محبوبیت روزافزون او در صنعت سینما کمک شایانی کرد.
اما در پایان سال 1998، مور با نقشآفرینی در فیلم “سایکوز” (Psycho) به کارگردانی گاس ون سنت، با شکست تجاری و انتقادی مواجه شد. این فیلم بازسازی درام روانشناختی کلاسیک آلفرد هیچکاک با همین نام بود که با واکنشهای منفی منتقدان و مخاطبان روبرو شد.
مور در این اثر نقش “لیلا کرین” را ایفا کرد، اما عملکرد او نیز مورد توجه مثبت قرار نگرفت. روزنامهی گاردین این نقش را به عنوان یکی از “بیمعنیترین” نقشآفرینیهای جولین مور توصیف کرد. همچنین، نقدی در مجلهی باکس آفیس به شدت از این پروژه انتقاد کرد و اظهار داشت که “گروهی از افراد بسیار با استعداد چندین ماه از زندگی خود را برای این فیلم تلف کردند.”
ادامه موفقیت های جولین مور
جولین مور در سال 2000، تنها در دو پروژه سینمایی حضور داشت. یکی یک نقش بسیار کوتاه در فیلم کمدی “مردان زن دوست” بود و دیگری بازی در یک فیلم کوتاه بر اساس نمایشنامه مشهور ساموئل بکت به نام “من نیستم”.
در سال 2001، بزرگترین نقش و چالش حرفه ای مور، بازی در فیلم “هانیبال” بود. این فیلم، دنباله مستقیم برنده اسکار “سکوت برهها” محسوب می شد و جودی فاستر، بازیگر نقش کلاریس استارلینگ در فیلم اول، از ایفای مجدد این نقش امتناع ورزید. ریدلی اسکات، کارگردان “هانیبال”، پس از بررسی گزینه هایی چون آنجلینا جولی، کیت بلانشت، گیلین اندرسون و هلن هانت، در نهایت جولین مور را برای این نقش انتخاب کرد.
انتخاب مور به جای جودی فاستر، در رسانهها بسیار مورد توجه قرار گرفت. بسیاری از منتقدان و طرفداران، این تغییر را غیرضروری و حتی توهین آمیز به میراث “سکوت برهها” می دانستند. با این حال، مور در مصاحبههای خود تاکید کرد که هیچ قصدی برای رقابت با فاستر یا تحت الشعاع قرار دادن عملکرد او ندارد و به دنبال خلق یک تفسیر متفاوت از شخصیت کلاریس استارلینگ است.
با وجود حواشی پیش از اکران، “هانیبال” در گیشه بسیار موفق بود و در هفته اول اکران، 58 میلیون دلار فروش کرد. این فیلم در نهایت به عنوان دهمین فیلم پرفروش سال 2001 شناخته شد.
اما از نظر منتقدان، “هانیبال” با استقبال متفاوتی روبرو شد. برخی آن را یک اکشن هیجان انگیز و سرگرم کننده دانستند، در حالی که برخی دیگر معتقد بودند که فیلم به شدت به نسخه اول وابسته است و فاقد عمق و پیام اجتماعی آن است.
دو نامزدی اسکار در یک سال
سال 2002 نقطه اوج دوران حرفه ای جولین مور محسوب می شود. در این سال، او افتخار آن را یافت که نامزد دریافت دو جایزه اسکار در یک سال شود. این دستاورد او را به نهمین بازیگر تاریخ تبدیل کرد که به چنین موفقیتی دست پیدا کرده است.
یکی از این نامزدی ها برای بازی در فیلم درام ملودرام “دور از بهشت” (Far from Heaven) بود. در این فیلم، مور نقش یک زن خانه دار آمریکایی دهه 1950 را ایفا می کند. زندگی آرام و سنتی این زن با فاش شدن همجنسبازی همسرش به کلی دگرگون می شود. این نقش به طور ویژه توسط کارگردان فیلم، تاد هیوز، برای جولین مور نوشته شده بود. این اولین همکاری آنها پس از فیلم “امن” (Safe) بود. مور این تجربه را “پروژهای بسیار شخصی و افتخاری باورنکردنی” توصیف کرد.
بازیگری درخشان مور در این فیلم مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت. دیوید روئنی، منتقد مجله ورایتی، از “بازیگری زیبا و دقیق” او در نقش زنی ناامید که در برابر فشارهای اجتماعی خم میشود و چهره شجاعی به خود میگیرد” تمجید کرد. مانوهلا دارگیس، منتقد روزنامه لس آنجلس تایمز، حتی ادعا کرد که “آنچه مور با نقش خود انجام میدهد فراتر از پارامترهای آنچه ما بازیگری بزرگ مینامیم است و تقریباً تعریف آن را به چالش میکشد”.
در نهایت، بازی درخشان مور در فیلم “دور از بهشت” با کسب جوایز متعدد از سوی سازمان های مختلف سینمایی به اوج خود رسید. او موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را از 19 سازمان مختلف، از جمله جشنواره فیلم ونیز و هیئت ملی بررسی فیلم، دریافت کند.
جولین مور بازیگر آمریکایی، در سال 2002 برای بازی در فیلم «ساعتها» (The Hours) به کارگردانی استفان دالدری نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. این فیلم درام روانشناختی، روایتگر زندگی سه زن در سه دوره زمانی مختلف است: ویرجینیا وولف نویسنده داستان “خانم دالوی”، لارا دان، یک مادر خانهدار در دهه 1950، و کلارا دان، یک دستیار انتشارات در سال 2001.
اجرای مور در فیلم «ساعتها» با تحسین بسیاری از منتقدان مواجه شد. پیتر تراورس از مجله رولینگ استون، اجرای او را «دردناک» خواند و پیتر بردشاو از روزنامه گاردین، آن را «فوقالعاده کنترلشده و انسانی» توصیف کرد.
فیلم «ساعتها» در مجموع نامزد نه جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم شد. علاوه بر نامزدی اسکار، مور همچنین نامزد دریافت جوایز بفتا (British Academy Film Awards) و جوایز انجمن بازیگران سینما (SAG Awards) برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. همچنین، او به همراه نیکول کیدمن و مریل استریپ، برنده خرس نقرهای بهترین بازیگر زن در جشنواره بینالمللی فیلم برلین شد.
جولین مور سال 2007 تا 2009
جولین در سال 2007 در فیلم “من آنجا نیستم” به کارگردانی تاد هاینز به ایفای نقش پرداخت. این فیلم بیوگرافی، زندگی و کار باب دیلن، خواننده و ترانهسرای افسانهای آمریکایی را به شیوهای غیرخطی و با استفاده از چندین بازیگر برای به تصویر کشیدن جنبههای مختلف شخصیت دیلن، روایت میکند. مور در این فیلم نقش شخصیت الهام گرفته از جوان بائز، خواننده و ترانهسرای فولک آمریکایی و دوست صمیمی دیلن، را بر عهده داشت.
در سال 2008، مور در فیلم “کوربینی” به کارگردانی فرناندو میرلس، به همراه مارک روفالو ایفای نقش کرد. این فیلم تریلر دیستوپیایی بر اساس رمانی به همین نام اثر ژوزه ساراماگو، داستان جامعهای را روایت میکند که در آن همه افراد ناگهان نابینا میشوند. متاسفانه، این فیلم با استقبال گسترده منتقدان و مخاطبان مواجه نشد.
پس از یک وقفه نسبتا طولانی، مور در سال 2009 در سه فیلم متفاوت به ایفای نقش پرداخت. او در فیلم درام “زندگی خصوصی پیپا لی” نقش مکمل را بر عهده داشت. همچنین، در فیلم هیجان انگیز “کلویی” به همراه لیام نیسون و آماندا سایفرد همبازی شد.
اما نقطه عطف این سال، بازی درخشان مور در فیلم درام “یک مرد مجرد” بود. این فیلم به کارگردانی و نویسندگی تام فورد، داستان یک استاد دانشگاه به نام جورج فالمر را روایت میکند که پس از مرگ شریک زندگیاش، تصمیم به خودکشی میگیرد. مور در این فیلم نقش شارلوت، بهترین دوست جورج و یک زن مطلقه و الکلی را بازی کرد. این شخصیت توسط تام فورد با در نظر گرفتن ویژگیهای شخصیتی مور خلق شده بود.
بازی مور در این فیلم تحسین منتقدان را برانگیخت. لسلی فلپرین از نشریه ورایتی، بازی او را بهترین عملکردش در “مدت زمان طولانی” توصیف کرد و به “ظرافت عاطفی فوقالعاده” او اشاره نمود. فیلم “یک مرد مجرد” نیز مورد تحسین قرار گرفت و توسط موسسه فیلم آمریکا به عنوان یکی از 10 فیلم برتر سال 2009 انتخاب شد. همچنین، مور برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد.
بازگشت به تلویزیون
جولین مور پس از 18 سال غیبت از تلویزیون، در سال 2009 به سریال کمدی محبوب “30 راک” بازگشت. او در نقش نانسی دونوان، یک شخصیت جذاب و پیچیده که توجه جک دوناهی، شخصیت اصلی سریال را به خود جلب میکند، ظاهر شد. این بازگشت به تلویزیون، استقبال خوبی از سوی منتقدان و طرفداران دریافت کرد و نشان داد که مور همچنان در اوج تواناییهای هنری خود قرار دارد.
در سال 2010، مور در فیلم درام روانشناختی “پناهگاه” (که بعداً با عنوان “6 روح” اکران شد) به ایفای نقش پرداخت. این فیلم با نقدهای منفی روبرو شد و موفقیت تجاری چندانی کسب نکرد.
اما همان سال، مور در فیلم تحسینشده “بچه ها همه خوب هستند” به همراه آنت بنینگ، بازی درخشانی ارائه داد. این فیلم که داستان زندگی یک زوج چالشهای خانواده آنها را روایت میکند، مورد توجه گسترده منتقدان قرار گرفت و نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم نیز شد. بازی مور در نقش جولز، مادر خانواده، به عنوان یکی از نقاط قوت فیلم شناخته شد. او با بازی ظریف و تاثیرگذار خود، توانست شخصیت پیچیده و چند لایه جولز را به خوبی به تصویر بکشد و بار دیگر استعداد بازیگری خود را به نمایش بگذارد.
فیلم “بچه ها همه خوب هستند” برای مور نامزدیهای متعددی را در پی داشت، از جمله نامزدی ششمین جایزه گلدن گلوب و دومین نامزدی بفتا برای بهترین بازیگر زن. این موفقیتها نشان داد که مور همچنان یکی از بازیگران برجسته و تأثیرگذار هالیوود است و توانایی خود را در خلق شخصیتهای پیچیده و باورپذیر به اثبات رسانده است.
موفقیت تجاری در میانسالی
در سال 2014، در سن 53 سالگی به اوج موفقیت خود رسید. این سال با بازی در فیلم اکشن-تریلر “بدون توقف” آغاز شد. این فیلم که در محیط یک هواپیما اتفاق میافتد، در کنار لیام نیسون بازی کرد. با وجود واکنشهای متفاوت منتقدان، این فیلم در سطح جهانی به فروش بالایی دست یافت و 223 میلیون دلار درآمد کسب کرد.
اما نقطه عطف سال 2014 برای مور، بازی در فیلم “نقشههایی به سوی ستارگان” به کارگردانی دیوید کراننبرگ بود. در این کمدی سیاه، مور نقش هاوانا سگراند، یک بازیگر زن سالخورده و در حال افول را ایفا کرد که تحت درمان رواندرمانی قرار دارد. این شخصیت به عنوان یک زن “غیرعادی، زرق و برقدار و بیرحم” توصیف شده است. مور برای خلق این نقش پیچیده، از تجربیات شخصی خود و همچنین مشاهداتش از سایر بازیگران ناموفق هالیوود بهره برد.
بازی درخشان مور در این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در نهایت، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم کن را برای او به ارمغان آورد. با این موفقیت، مور به دومین بازیگر زن در تاریخ سینما تبدیل شد که پس از ژولیت بینوش، موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر زن در سه جشنواره معتبر بینالمللی برلین، کن و ونیز شده است. همچنین، عملکرد او در این فیلم مورد توجه آکادمی گلدن گلوب قرار گرفت و نامزد دریافت این جایزه نیز شد.
پروژه های اخیر جولین مور
جولین مور در سال 2024 در مینی سریال طنز تاریخی “مری و جورج” به ایفای نقش پرداخت. او در این سریال نقش مری ویلیرز را بر عهده داشت و در مقابل او، نیکلاس گالیتزین نقش جورج ویلیرز را بازی کرد.
نقدها نشان داد که بازی مور در صحنههای دراماتیک بسیار قویتر از صحنههای طنز بود. برخی منتقدان مانند نیک هیلتون از ایندیپندنت، بازی او را “سرد، باهوش و همیشه درخشان” توصیف کردند. این عملکرد موفق، نامزدی دیگری برای جایزه روحیه مستقل را برای مور به ارمغان آورد.
در همان سال، مور در فیلم “اتاق کناری” به کارگردانی پدرو آلمودوار به ایفای نقش پرداخت. این فیلم اولین فیلم انگلیسی زبان آلمودوار بود و در جشنواره فیلم ونیز 2024 برنده شیر طلایی شد.
داستان فیلم بر اساس رمان “از چه می گذری” اثر سیگريد نونز ساخته شده است. در این فیلم، مور نقش یک نویسنده را بازی میکند که با یک همکار سابق خود که به سرطان مبتلا است، دوباره متحد میشود.
مور به دلیل اهمیت موضوع دوستی زنان در این فیلم، به شدت به این پروژه علاقهمند شد، زیرا معتقد بود که چنین داستانهایی به ندرت در سینما به تصویر کشیده میشوند.
نقدها به بازی قوی هر دو بازیگر زن در این فیلم اشاره کرد. نیکلاس باربر از بیبیسی کالچر، بازی مور را در ارائه دیالوگهای نامتعارف و پیچیده آلمودوار “بسیار ماهرانه” توصیف کرد.
در نهایت، بازی درخشان مور در فیلم “اتاق کناری” منجر به نامزدی او برای دریافت جایزه گویا بهترین بازیگر زن شد.
نویسندگی
جولین مور جدا از فعالیتهای بازیگری، مور به عنوان نویسنده کتابهای کودکان نیز فعالیت دارد. اولین کتاب او، “توت فرنگی کک و مکی”، در اکتبر ۲۰۰۷ منتشر شد و به پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز تبدیل شد. این کتاب که توسط “تایم اوت” به عنوان “داستانی ساده، شیرین و نیمه خودزندگینامهای” توصیف شده است، داستان دختری را روایت میکند که آرزو دارد از شر کک و مکهای خود خلاص شود، اما در نهایت آنها را میپذیرد. مور تصمیم گرفت این کتاب را بنویسد زیرا پسر کوچک او شروع به بدگویی از جنبههای ظاهری خود کرد؛ این موضوع او را به دوران کودکی خود یادآوری کرد، زمانی که به دلیل داشتن کک و مک مورد آزار و اذیت قرار میگرفت و توسط کودکان دیگر “توت فرنگی کک و مکی” خطاب میشد.
این کتاب به یک مجموعه تبدیل شده است که تا سال ۲۰۱۶ شش دنباله دارد: “توت فرنگی کک و مکی و قلدر توپدوزی” در سال ۲۰۰۹ و “توت فرنگی کک و مکی: بهترین دوستان برای همیشه” در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. هر دو پیامی را منتقل میکنند که کودکان میتوانند بر مشکلات خود غلبه کنند. “توت فرنگی کک و مکی: کوله پشتیها”، “توت فرنگی کک و مکی: ناهار یا اون چیه؟” و “توت فرنگی کک و مکی: دندان لق!” به عنوان بخشی از برنامه “قدم به خواندن” انتشارات راندوم هاوس منتشر شدند. پس از آن “توت فرنگی کک و مکی و صدای بسیار بلند” در تابستان ۲۰۱۶ منتشر شد.
“توت فرنگی کک و مکی” به یک نمایش موزیکال اقتباس شده است که توسط رز کایولا و گری کوپر نوشته شده است و در اکتبر ۲۰۱۰ در نیو ورلد استیجز، نیویورک به نمایش درآمد. مور در تولید این نمایش، به ویژه از طریق درخواست حفظ مخاطب جوان کتاب، نقش داشت. این نمایش از آن زمان مجوز گرفته است و در چندین مکان اجرا شده است، که او آن را “بسیار رضایتبخش و بسیار چاپلوسانه” مینامد.
مور یک کتاب کودک جدا از مجموعه “توت فرنگی کک و مکی” نوشته است. “مامان من خارجی است، اما نه برایم” که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، بر اساس تجربیات او از بزرگ شدن با مادری از کشور دیگری است. این کتاب با استقبال منفی از سوی “پابلیشرز ویکلی” و “کرکوس ریویوز” مواجه شد؛ در حالی که آن را دارای نیت خوب میدانستند، استفاده مور از شعر و قافیه مورد انتقاد قرار گرفت.
همسر جولین مور
جولین مور، زندگی شخصی و حرفهای متعادلی داشته است. اولین ازدواج او با جان گولد روبین، بازیگر و کارگردان تئاتر، در سال ۱۹۸۶ به پایان رسید. پس از این ازدواج، او با بارت فروندلیچ، کارگردان فیلم “افسانه اثر انگشتان”، آشنا شد و در سال ۲۰۰۳ با او ازدواج کرد. این زوج دارای دو فرزند هستند و زندگی خانوادگی خود را در گرینویچ ویلج، نیویورک، سپری میکنند. مور در انتخاب نقشهای بازیگری خود، همیشه اولویت را به تعادل زندگی خانوادگی و حرفهای داده است.
از نظر سیاسی، مور یک لیبرال است و از دموکراتها، از جمله باراک اوباما و جو بایدن، حمایت کرده است. او همچنین فعالانه در زمینههای مختلف اجتماعی، از جمله حقوق حیوانات و کنترل اسلحه فعالیت میکند.
مور به سادگی و زندگی عادی اهمیت زیادی میدهد و از شهرت و زندگی پر زرق و برق دوری میکند. او به خاطر ظاهر طبیعی و پرهیز از جراحیهای زیبایی شناخته شده است.
اینستاگرام جولین مور
برای دیدن صفحه اینستاگرام جولین مور میتوانید بر روی لینک زیر کلیک کنید:
https://www.instagram.com/juliannemoore
فیلم های جولین مور
سال | فیلم | نقش |
---|---|---|
۱۹۹۰ | داستانهایی از تاریکی: فیلم | سوزان |
۱۹۹۲ | دستی که گهواره را تکان میدهد | مارلین کریون |
۱۹۹۲ | تفنگی در کیف دستی بتی لو | الینور |
۱۹۹۳ | شهادت بدن | شارون دولینی |
۱۹۹۳ | بنی و جون | روتی |
۱۹۹۳ | فراری | دکتر آن ایستمن |
۱۹۹۳ | برشهای کوتاه | ماریان وایمن |
۱۹۹۴ | وانیا در خیابان چهل و دوم | یلنا |
۱۹۹۵ | ایمن | کارول وایت |
۱۹۹۵ | هماتاقیها | بث هولزچک |
۱۹۹۵ | نه ماه | ربکا تیلور |
۱۹۹۵ | آدمکشها | آنا / الکترا |
۱۹۹۶ | نجات پیکاسو | دورا مار |
۱۹۹۷ | جهان گمشده: پارک ژوراسیک | دکتر سارا هاردینگ |
۱۹۹۷ | افسانه اثر انگشتها | میا |
۱۹۹۷ | شبهای عیاشی | مگی / امبر ویوز |
۱۹۹۷ | تاکسی شیکاگو | زن پریشان |
۱۹۹۸ | لبوفسکی بزرگ | ماود لبوفسکی |
۱۹۹۸ | روانی | لیلا کرین |
۱۹۹۹ | اقبال کلوچه | کورا دووال |
۱۹۹۹ | شوهر ایدهآل | خانم لورا چیولی |
۱۹۹۹ | نقشهای از جهان | ترزا کالینز |
۱۹۹۹ | پایان رابطه | سارا مایلز |
۱۹۹۹ | مگنولیا | لیندا پارتریج |
۲۰۰۰ | نه من | «موث» |
۲۰۰۰ | شیفته زنها | آدری |
۲۰۰۱ | هانیبال | مامور افبیآی کلاریس استارلینگ |
۲۰۰۱ | تکامل | دکتر آلیسون رید |
۲۰۰۱ | جهانگرد | دالسی |
۲۰۰۱ | اخبار کشتیرانی | ویوی پراوس |
۲۰۰۲ | دور از بهشت | کتی ویتاکر |
۲۰۰۲ | ساعتها | لورا براون |
۲۰۰۴ | مری و بروس | مری |
۲۰۰۴ | قوانین جذابیت | آدری وودز |
۲۰۰۴ | فراموششده | تلی پارتا |
۲۰۰۵ | به مرد اعتماد کن | ربکا |
۲۰۰۵ | اوهایو، برنده جایزه نافرمانی | اولین راین |
۲۰۰۵ | گروه موسیقی نیکد برادرز: فیلم | خودش |
۲۰۰۶ | فریدملند | برندا مارتین |
۲۰۰۶ | فرزندان انسان | جولین تیلور |
۲۰۰۷ | آینده | مأمور اناسای کالی فریس |
۲۰۰۷ | وقار وحشی | باربارا بیکلند |
۲۰۰۷ | من آنجا نیستم | آلیس فابین |
۲۰۰۸ | چشم عقاب | ایآرآیآیای (صدا) |
۲۰۰۸ | کوری | همسر دکتر |
۲۰۰۹ | زندگی شخصی پیپا لی | کت |
۲۰۰۹ | یک مرد مجرد | شارلوت «شارلی» رابرتس |
۲۰۰۹ | کلویی | کاترین استوارت |
۲۰۱۰ | بچهها حالشان خوب است | جولز آلگود |
۲۰۱۰ | پناهگاه | کارا هاردینگ |
۲۰۱۱ | دیوانهوار، احمقانه، عشق | امیلی ویور |
۲۰۱۲ | فلین بودن | جودی فلین |
۲۰۱۲ | آنچه میسی میدانست | سوزانا |
۲۰۱۳ | دان جان | استر |
۲۰۱۳ | معلم انگلیسی | لیندا سینکلر |
۲۰۱۳ | کری | مارگرت وایت |
۲۰۱۴ | بدون توقف | جن سامرز |
۲۰۱۴ | نقشههای ستارههای سینما | هاوانا سیگرند |
۲۰۱۴ | هنوز آلیس | دکتر آلیس هاولند |
۲۰۱۴ | بازیهای گرسنگی: زاغ مقلد – بخش ۱ | رئیس |
۲۰۱۴ | هفتمین پسر | مادر مالکین |
۲۰۱۵ | طرح مگی | جرجت نورگارد |
۲۰۱۵ | ملک طلق | لورل هستر |
۲۰۱۵ | بازیهای گرسنگی: زاغ مقلد – بخش ۲ | رئیس |
۲۰۱۷ | شگفتزده | لیلین میهیو / رز بزرگتر |
۲۰۱۷ | سابربیکن | رز / مارگارت |
۲۰۱۷ | کینگزمن: محفل طلایی | پاپی آدامز |
۲۰۱۸ | گلوریا بل | گلوریا بل |
۲۰۱۸ | بل کانتو | راکسن کاس |
۲۰۱۹ | بعد از عروسی | تریسا یانگ |
۲۰۱۹ | دختر تعجبآور | فرانچسکا مورتی |
۲۰۲۰ | گلوریا | گلوریا استاینم |
۲۰۲۱ | زنی پشت پنجره | کیتی / جین راسل |
۲۰۲۱ | روح رامنشده | کورا پرسکات (صدا) |
۲۰۲۱ | ویت/این: بخش ۱ | ناشناخته |
۲۰۲۱ | ایون هنسن عزیز | هایدی هنسن |
۲۰۲۲ | وقتی که نجات جهان را تمام کردی | ریچل کتز |
۲۰۲۳ | زیرکتر | مدلین |
۲۰۲۳ | می دسامبر | گریسی آترتن-یو |
۲۰۲۴ | اتاق مجاور | اینگرید |
2025 | اکو ولی | کیت گرت |
سریال های جولین مور
سال انتشار | سریال | نقش |
---|---|---|
۱۹۸۴ | لبۀ شب | کارمن انگلر |
۱۹۸۵–۱۹۸۸؛ ۲۰۱۰ | همانطور که جهان می چرخد | فرانی هیوز سابرینا هیوز |
۱۹۸۷ | من منهتن را خواهم گرفت | ایندیا وست |
۱۹۸۹ | پول، قدرت، قتل | پگی لین بردی |
۱۹۹۰ | بی.ال. استرایکر | تینا |
۱۹۹۱ | آخرین برای رفتن | مارسی |
۱۹۹۱ | طلسم مرگبار را اجرا کن | کانی استون |
۱۹۹۸ | پخش زنده شنبه شب | میزبان |
۲۰۰۴ | سسمی استریت | خودش |
۲۰۰۹–۲۰۱۳ | ۳۰ راک | نانسی دونوان |
۲۰۱۲ | تغییر بازی | سارا پیلین |
۲۰۱۶ | خودمانی با ایمی شومر | خودش |
۲۰۱۶ | افراد بدقلق | سارا نوسبام |
۲۰۱۷ | کلاه شب | خودش |
۲۰۲۱ | داستان لیزی | لیزی لندن |
۲۰۲۴ | مری و جرج | مری ویلیرز |